وطن

ای وطن ،

ای غریب تنها ،
همیشه‌ مظلوم ،
ای غریب تر از ما ،

ای شکسته‌ در قاب خیال،
ای مستند ترین رویش،
ای اصیل ترین نقو ش، در توان ما

وطن ،تو ای هماره‌ در یاد ما
ای تو همیشه‌ به‌ یاد ما

ای یاد تو همیشه‌ آرامش ، وجود تو همگان را آسایش
آرامش تو مارا آسایش ، آسایش ما تو را آرامش
آسایش تو ، آرامش ما ، آرامش تو، آسایش ما

آسایش تو آسایش ما
آسایش ما، زیر سایه‌ دست خدا ،
ای هماره‌ رنج تو شده‌ عذاب ما
پیوسته‌ تو در عذاب، از رنج ما
وطن..،
آیا لیاقت اینهمه‌ جور و جفا، تو داری؟
دیگر آیا تحمل این همه‌ ناکامی اهل صفا،تو داری؟
توان رویت اینهمه‌ جهل و نامردمی،تو داری؟

چه‌ها که‌ نسبت به‌ تو و خاکت روا نداشتند؟
بیشه‌هایت را خشکانیدند ،
جنگلهایت را سوزانیدند ،
مپرس اما با ما چه‌ کردند، ، مپرس !!!
چونان گرگهای گرسنه‌ ،
سهم ما را از زندگی ،بین خود قسمت کردند

گرسنگی و فقر، هر آنچه‌ سیاهی و تباهی بود ،
خفقان را و فلاکت را، به‌ دیار ما با خود به‌ ارمغان آوردند
همه‌ و همه‌ را زیر سقف وحشت برایمان جمع کردند
.....هویتمان را بر باد دادند .

حمید. کردستان 1996

تقدیم به‌ ندا ،
که‌ آن نگاهش ما خفتگان را بیدار کرد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر